متولد سال 1374 (یک هزار و سیصد و هفتاد و چهار) ماه مرداد روز 5 ام

2 ربیع الاول سال 1416(یک هزار و چهار صد و شانزده)

31 اُم جولای 1995 (یک هزار و نهصد و نود و پنج)

مصادف با روز اهدای خون

محل تولد

بستان آباد

در سال های ابتدایی

امیررضا صفری : در شهرستان بستان آباد بودم.بعد از هفت سالگی به تهران آمدیم.دبیرستان پسرانه تزکیه منطقه دو تهران یکی از بهترین انتخاب های ما بوده است.سال اول دبیرستان تا سال اخر همیشه در درس هایی بیشتر از بقیه تلاش میکردم و قوی تر از بقیه ظاهر میشدم.انتخاب اول من ریاضی فیزیک بود در این رشته در درس های عربی فیزیک آمار احتمال هندسه ریاضی قوی بودم.اما هیچوقت حوصله ای برای ریاضی نداشتم.در ادبیات فارسی که راحت ترین درس ما بود قوی تر از بقیه بودم.در سال هایی اول دبیرستان مشغول بازی های آنلاین گروهی هم بودم.برای اینکه درس بخونیم مجبور شدم با دوستام برای مدتی از تهران بروم ولی حوصله ای برای درس و تدریس نبود.

کنکور

امیررضا صفری : اخرین تجربه آزمون من نبود و زیاد جدی نگرفتم چون از اول دانشگاه خودم رو انتخاب کرده بودم.معافیت دائم گرفتم.یادم میاد اول سال های زندگیم مجبور بودم برای معلم دوم دبستان از یک تا هزار بنویسم.گذشته ها گذشتهیاد و خاطر اولین روز های عمرم تا همین الان که تنهام سلامت

Born

Born in 1374 (Persian calendar) in the month of Mordad, on the 5th day

2 Rabi’ al-Awwal 1416

July 31, 1995 (Gregorian date)

Coincides with the Blood Donor Day

Place of birth

Bestan Abad

Early years

Amirreza Safari: I was in Bestan Abad County. After the age of seven we moved to Tehran. Al-Tazkiyeh High School for Boys in District 2 of Tehran was one of our best choices. In our first year of high school through the last, I always worked harder in some subjects than others and appeared stronger than my peers. My first choice was Mathematics and Physics; in this field I excelled in Arabic, Physics, Statistics/Probability, and Geometry, but I never felt motivated for math. In Persian literature, which was our easiest subject, I was stronger than others. In the early years of high school I was involved in online group games. To study, I had to temporarily leave Tehran with my friends, but I had no interest in studying or teaching.

The entrance exam (Konkour)

Amirreza Safari: My last exam experience wasn’t the time I took seriously because I had chosen my own path from the start of university. I received permanent exemption. I remember in the early years of my life I had to write from one to a thousand for a second-grade teacher. The past is past; I remember and think about the early days of my life, up to now, when I am alone and healthy.